
وکیل مهریه و حضورش باعث می شود تا برداشت غلط یک فرد و نتیجهگیری اشتباه او سینه به سینه بین مردم منتقل نشده و بهترین نتیجه حاصل گردد. مهریه یکی از مهمترین حقوق مالی زوجه است و مطابق با قانون مدنی به محض وقوع عقد نکاح، زن مالک آن میشود و اختیار تام دارد هر نوع تصرفی در آن بنماید. زن یا وکیل مهریه او که وکالتنامه قانونی داشته باشد، میتواند قبل از طلاق با به همراه داشتن سند ازدواج به مراجع قضایی مراجعه نماید و در صورتی که تمکین و صلاحیت زن جهت دریافت صداق معلوم احراز شود، مهریه قابل مطالبه خواهد بود.
مهریه چه شرایطی باید داشته باشد؟
در حقوق اسلامی مرد و زن نمیتوانند هرچیزی را بعنوان مهریه تعیین کنند و قانون به صراحت شروطی برای آن مشخص کرده است.
• مالیت داشتن: چیزی باید بعنوان مهریه تعیین شود که قابل خرید و فروش باشد و خود شخص یا وکیل قانونی وی قادر به فروش آن باشند. به عنوان مثال مواردی مثل دست راست مرد یا چشم او بعنوان مهریه، که به اشتباه برخی از مردم از آن حرف میزنند منشا حقوقی ندارد.
• قابل تملک بودن: مهریه باید مالی باشد که قابلیت تملک شخصی داشته باشد. به عنوان مثال اماکن ملی، عمومی و دولتی نمیتوانند جزو مهریه باشند.
• معین بودن: یعنی مجهولیت نداشته باشد. وقتی مالی را مهریه قرار میدهید باید آن مال موجود باشد. و به راحتی بشود آن را بدست آورد یا خریداری کرد. مثلا نمیتوان گوهری گرانبها در نقطهای نامعلوم از جهان را مهریه قرار داد.
چیزهایی که میتوانند به عنوان مهریه تعیین شوند
• مهریه باید عین باشد مانند: زمین، باغ، ویلا
• مهریه میتواند از نوع دین باشد مانند: چک، سفته، برات
• منفعتی داشته باشد مانند منفعت حاصل از باغ
• انجام کار مثل ساختمان خانه
• آموزش باشد مثل آموزش قرآن
• حقوق مالی باشد مثل سر قفلی یا حق تألیف
اقدامات وکیل خبره مهریه طبق قانون مهریه ۱۱۰ عدد سکه
قانون حمایت از خانواده که در سال ۹۱ به تصویب نمایندگان مجلس رسید، حد حمایت قانونی از مطالبه مهریه توسط زن یا وکیل او را تا میزان ۱۱۰ سکه اعلام کرد.
در مواجهه با این قانون وکیل مهریه با توجه به میزان آن دو راه پیش رو دارد.
• مهریه برابر یا کمتر از ۱۱۰ سکه است: در اینصورت وکیل مهریه درخواست مطالبه تمام مهریه را ارائه میدهد. مرد نیز طبق قانون ملزم به پرداخت آن است. در غیر اینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (طبق ماده ۲ قانون محکومیتهای مالی که در ادامه بیان میشود)
• مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تعیین شده است: در ابتدا باید ۱۱۰ سکه مطابق قانون پرداخت گردد. سپس دادگاه با توجه به درخواست وکیل مهریه تمکن مالی فرد را بررسی کرده و مطابق وضعیت مالی وی تصمیمگیری میکند.
ماده ۲ قانون محکومیتهای مالی
طبق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود، چه ملزم به استرداد عین باشد چه قیمت و یا حتی ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه، باید آن را تادیه نماید. در غیر اینصورت دادگاه او را الزام به تادیه کرده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از آن استیفا میکند. و اگر این امر میسر نباشد بنا به تقاضای محکوم له، ممتنع را در صورتی که معسر(کسی که هیچ مالی ندارد) نباشد تا زمان تادیه حبس خواهد کرد.
روال درخواست مهریه
مراحل درخواست مهریه یا مطالبه مهریه به این صورت است که در صورتی که صداق، وجه نقد یا سکه و طلا باشد، زوجه یا وکیل مهریه میتواند به همراه سند رسمی ازدواج خود به دادگاه مراجعه نموده و فرم دادخواست مطالبه مهریه را پر کند. پس از ارائه دادخواست، ۱۰ روز مهلت قانونی به مرد داده میشود تا مهریه را پرداخت کند. در صورت اتمام مهلت و عدم پرداخت مهریه از طرف مرد، زن میتواند دارایی شوهر خود را به دایره اجرایی ثبت معرفی کند و تقاضای توقیف اموال برای مهریه کند.
اگر شوهر شرایط پرداخت مهریه را نداشته باشد، مهریه تقسیط شده و طبق قانون ۱۱۰ سکه احکام اجرایی میشود. در صورتی که مهریه سکه یا طلا باشد و مرد نتواند اصل آن را پرداخت کند، محاسبه مهریه به نرخ روز انجام میگیرد.

تاثیر فوت زوج یا زوجه در مهریه
فوت شوهر
فوت زوج در مهریه تأثیری نمیگذارد و مهریه از ماترک شوهر (آنچه پس از مرگ از خود باقی گذاشته) کسر میگردد. پرداخت صداق زوجه بعد از فوت زوج بر عهده ورثهای از زوج است که مسئولیت اموال باقی مانده از مرد را پذیرفتهاند و محدودیت زمانی برای مطالبه مهریه از طرف زن بعد از فوت همسر وجود ندارد. به این معنی که حتی با گذشت سالیان پس از فوت مرد، زن میتواند مبلغ مهر صداق خود را مطالبه نماید.
فوت زن
چنانچه زوجه فوت نماید، مهریه ساقط نمیگردد بلکه بصورت میراث باقی مانده از زن به وارث میرسد. و وراث میتوانند آن را مطالبه نمایند.
در چه صورت مهریه به زن تعلق نمیگیرد؟
• طبق قانون مدنی ماده ۱۰۹۲، زن دوشیزه یا باکره حق گرفتن نصف مهریه را دارد و اگر قبل از طلاق بیش از نصف مهریه را دریافت کرده باشد، مرد میتواند به هر صورت نقدی یا غیر نقدی باز پس گیرد.
• در صورت بخشش مهریه از سوی زن، مرد میتواند اقدام به پرداخت مهر نکند.
• در درخواست طلاق از طرف زن و گرفتن مهریه، به این صورت که زن بخشی از مهریه را در قبال حق طلاق خود به مرد میبخشد. این اصل در مورد طلاق توافقی و به صورت کلی طلاق خلع نیز صادق است.
• پرداخت مهریه در صورت خیانت زن به مرد، عدم تمکین، بیماری، اثبات خلافکاری زن و روابط نامشروع وی منتفی است و مرد الزامی به پرداخت آن ندارد. در واقع مرد الزامی به پرداخت مهریه به زن ناشزه (زنی که بدون داشتن عذر از شوهر تمکین ننموده ناشزه گویند) ندارد.
• هرگاه ازدواج دائم یا موقت زن و مرد به هر دلیلی فسخ و باطل شود و بین آنها نزدیکی اتفاق نیفتاده باشد، زن حق دریافت صداق را ندارد. مگر در صورتی که مرد عنن بوده و توانایی برقراری رابطه جنسی را نداشته باشد. در اینصورت زن میتواند نصف مبلغ مهر را دریافت کند.
اشتباهات ناشی از عدم مشورت با وکیل خبره مهریه
یکی از مشکلات بزرگی که کمک نگرفتن و مشورت نکردن با یک وکیل مهریه خبره بوجود میآورد این است که باعث رواج اطلاعات غلط بین مردم میشود. گاه برداشت غلط یک فرد و نتیجهگیری اشتباه او سینه به سینه بین مردم منتقل میشود. و متاسفانه همین برداشت غلط مبنای عمل عدهای در موارد مشابه میشود. در ادامه به مواردی از این اشتباهات اشاره شده که تنها از هزاران یکی و از بسیار اندکی است.
برخی مردان تصور میکنند بعد از پرداخت چند قسط مهریه میتوانند دیگر آن را نپردازند. این تصور اشتباه را بارها و بارها از قول مردانی که ملزم به پرداخت مهریه شدهاند شنیدهایم. اما باید توجه شود که مهریه یک بدهی است که با نظر دادگاه میتواند به جای پرداخت یکباره به شکل قسطی دریافت شود.
این مساله هیچ تاثیر خاصی در ماهیت آن ندارد. باید توجه کرد که در صورت عدم پرداخت این دین، مهریه از حالت اقساط به حالت «حال» در میآید و مرد مجبور خواهد شد تمام آن را به شکل نقد بپردازد.
تصور اشتباه دیگر این است که مردان میتوانند چند قسط از مهریه را در اجرای احکام دادگاه بپردازند و پس از آن با هدف اذیت و آزار زن اقساط دیگر را در دادگاه های شهرهای دیگر پرداخت کنند. در پاسخ باید گفت مهریه تنها در شعبه ای از اجرای احکام قابل پرداخت است که در آن پرونده تشکیل شده باشد و اساسا هیچ کدام از دادگاههای خانواده دیگر در سراسر کشور اقساط مهریه را از مرد دریافت نمیکنند. مگر آن که پروندهای در آن شهر تشکیل شده باشد که تنها در شرایطی رخ می دهد که محل زندگی یا کار مرد به شهری دیگر منتقل شود و مرد بتواند آن را با دلایل کافی به دادگاه اثبات کند.