نکاح رابطه ای است حقوقی – عاطفی که با عقد بین زن و مرد حاصل می شود و به آن ها حق می دهد که با یک دیگر زندگی کنند و مظهر بارز این رابطه ، حق تمتع جنسی است .

مهم ترین آثار مالی عقد نکاح ، تعلق مهر و نفقه به زوجه می باشد و مهم ترین آثار غیر مالی عقد نکاح ، حلیت بین زوج و زوجه و همخوابگی و تمکین می باشد .

مهم ترین تکلیف مشترک زوجین عبارت است از :

  • حسن معاشرت با یک دیگر
  • تربیت اولاد
  • تشیید مبانی خانواده

مهم ترین دعاوی که بر اثر عقد نکاح ممکن است ایجاد شود عبارتند از :

1- اثبات زوجیت 2- الزام به تمکین 3- مطالبه مهر المسمی 4- تعیین مهرالمثل و مطالبه آن 5- مطالبه نفقه 6-طلاق به در خواست زوج 7- طلاق به خواسته زوجه 8 – حضانت طفل 9- منع اشتغال زوجه 10 – اجازه ازدواج مجدد

نظریه 1230/7 اداره حقوقی قوه قضائیه : نکاح دختر باکره ، اگر چه به سن بلوغ و حتی هجده سال تمام رسیده باشد ؛موقوف به اجازه پدر و جد پدر اوست و اگر پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند ؛ اخذ اجازه از دادگاه ضرورت دارد .

نظریه شماره 7025/7 اداره حقوقی قوه قضائیه : دخول مطلقا اعم از مشروع یا غیر مشروع سبب زوال وصف باکره بودن می شود و از شمول ماده 1043 قانون مدنی خارج می گردد.

تلدیس در نکاح
تلدیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف قرارداد شود به عبارت دقیق تر ،تلدیس در نکاح آن است که با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که در یکی از زوجین هست پنهان دارند ، یا اورا دارای صفت کمالی معرفی کنند که فاقد آن است .

*باکره نبودن زوجه در نکاح ،بارز ترین مصداق تلدیس در نکاح محسوب می شود.

رای شماره 5763 شعبه 33 دیوانعالی کشور : تحقق تلدیس در فقد صفت کمال یا باید با اشطراط صفت کمال در ضمن عقد باشد یا با توصیف آن در ضمن عقد یا این که قبل از عقد صفت کمال ذکر شود و عقد هم مبنی بر آن جاری شود در غیر این سه صورت در اوصاف در اوصاف کمالیه تلدیس محقق نمی شود و لو این که زوجه عالم به فقد صفت کمال است و ساکت است .

نظریه شماره 3902/7 اداره حقوقی قوه قضائیه :

چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد خود را مجرد معرفی نماید و یا در یکی از آن ها تجرد شرط شده باشد یا عقد برمبنای آن واقع شده باشد، علاوه بر این که طبق ماده 1128 قانون مدنی برای طرف مقابل حق فسخ وجود دارد ، مستندا به ماده 642 قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب کیفری است و در این موردفرقی بین عقد منقطع و دایم وجود ندارد.

نظریه شماره 4124/7 اداره حقوقی قوه قضائیه :

با توجه بهماده 1108 قانون مدنی زوجی که هنگام ازدواج شرط بکارت نموده باشد اگر بعد از ازدواج معلوم شود که با زوجه جماع شده هر چند پرده بکارت سالم و موجود و از نوع حلقوی باشد دارای حق فسخ خواهد بود زیرا منظور از بکارت در درجه اول همان نزدیکی است لذا اولا اکراه زن و زائل شدن بکارت اگر بهعنف هم باشد تاثیری در قضیه نخواهد داشت و کماکان زوج حق فسخ خواهد داشت . ثانیا ازاله بکارت چه بر اثر بیماری باشد یا افتادن از بلندی و غیره یا عدم اطلاع دختر یا خانواده اش تاثیری در حق فسخ برای زوج ندارد.

فسخ نکاح به دلیل بیماری زوج یا زوجه
ماده 1122 و 1123 قانون مدنی بیماری های را که موجب حق فسخ برای زوج یا زوجه است احصاء می کند .

عیوب در صورتی موجب حق فسخ برای طرف مقابل است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته و طرف مقابل به آن عیوب جاهل بوده باشد .

جنون وعنن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود .

رای شماره 1218شعبه 7 دیوان عالی کشور : به لحاظ عارض شدن جنون پس از عقد مرد حق فسخ نکاح را ندارد لاکن حق طلاق دارد.

نظریه ی شماره ی 617 /7 اداره حقوقی قوه قضائیه : در صورتی که زوج قادر به وظیفه ی زناشویی باشد،لیکن قادر به باردار نمودن زوجه نباشد، مورد از موارد فسخ نکاحیا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نمی باشد.

نظریه ی شماره ی 1398/7 اداره حقوقی قوه قضائیه :

1)برای اثبات عنن، دادگاه میتواند از طرق مختلف من جمله تحقیق از زوجین و توجه به اظهارات آن ها و جلب نظر پزشکان متخصص و یا تشکیل کمیسیون پزشکی استفاده نماید و نظر پزشکی قانونی موضوعیت ندارد مظافا بر این که پزشکی قانونی باید صریحا اظهار نظر نماید و در صورت الهام باید رفع ابهام کند .

2)تمکین ارتباطی به عنن یا عدم آن ندارد .

3)عنین مردی است که با هیچ زنی قادر به مواقعه نباشد اگر مردی مثلا با زوجه خود نتواند مقاربت کند ولی قادر به وطی دیگری باشد عنین نخواهد بود.

Call Now Button