
در این نوشتار به ادامه اقدامات وکیل کیفری در دفاع از متهم می پردازیم.
فاز سوم- دفاع از حقوق متهم در مرحله رسیدگی بدوی
در رسیدگی به جرایم، دادسرا وظیفه تحقیق در مورد جرایم را داشته و دادگاه، به بررسی دلایل شاکی و دادسرا در مورد جرم و اظهارنظر در مورد رفتار متهم میپردازد. اگر متهم پس از گذشت مرحله تحقیقات و رسیدن پرونده به دادگاه به سراغ وکیل آمده باشد، یا اگر وکیل علیرغم تلاشهای خود نتوانسته باشد در مرحله دادسرا پرونده را خاتمه دهد، بر عهدهی وکیل است که از حقوق متهم در دادگاه کیفری بدوی دفاع کند. اقداماتی که وکیل در این مرحله از دادگاه ممکن است انجام دهد به شرح زیر است:
۱۵٫ دفاع شفاهی از متهم در جلسه رسیدگی دادگاه
اگر دادسرا در مراحل رسیدگی خود به اتهام به این نتیجه برسد که متهم واقعاً جرمی را مرتکب شده و استحقاق مجازات دارد، برای متهم کیفرخواست صادر شده و متهم به دادگاه فراخوانده می شود. در این صورت، ترتیب رسیدگی به اتهامات متهم در یک جلسه حضوری داده شده و جلسه با حضور قاضی، شاکی، متهم و وکلای آنها و نماینده دادستان داده میشود. از جمله مهمترین وظایف وکیل در دفاع از متهم، حضور در جلسه رسیدگی دادگاه و دفاع شفاهی از متهم در محضر دادگاه و مراقبت بر رعایت حقوق اوست.
۱۶٫ جستجوی مدارک جدید به نفع متهم
همانطور که گفته شد، از جمله وظایف وکیل در وکالت از متهم، شنیدن مکرر اظهارات متهم و کشف سرنخ از اوست. وکیل با شنیدن مکرر اظهارات موکل و مطلعین پرونده سعی میکند تا سرنخهایی را بیاید که با استفاده از آنها، امکان برائت متهم، تخفیف برای او، سلب مسئولیت از متهم یا اقدام متقابل قضایی علیه شاکی وجود داشته باشد. وکیل در تمام مراحل تحقیق و رسیدگی به اتهامات متهم، هرگز از جستجو برای دلایل جدید باز نخواهد ایستاد و همواره برای یافتن دلایل و مدارک جدید، تلاش خواهد کرد.
۱۷٫ دفاع کتبی از متهم در مرحله بدوی رسیدگی
علاوه بر اینکه وکیل باید به شکل شفاهی از حقوق متهم در جلسه رسیدگی به اتهامات او دفاع کند، استفاده وکیل از لوایح کتبی برای طرح دیدگاههای خود به قاضی و روشن ساختن زوایای پنهان موضوع، حائز اهمیت زیادی است. وکیل باید تلاش کند تا در کنار مراجعه حضوری به دادگاه و کمک نمودن به قاضی برای فهمیدن پیچیدگیهای پرونده، اظهارات و استدلالهای مهم خود را در قالب لایحه به دست قاضی رسانده و ضمیمه پرونده نماید. برتری لایحه نسبت به اظهارات شفاهی را میتوان در آن دانست که ممکن است فراموشی، اظهارات شفاهی وکیل را از ذهن قاضی دور کند، اما ثبت شدن این اظهارات در یک لایحهی موجود در پرونده، به قاضی کمک مینماید تا در زمان تصمیمگیری نهایی، تمام این استدلالات را به شکل شفاف و خلاصه در مقابل خود داشته و مجبور باشد تا در رأی خود، پاسخ مستدلی برای این دلایل و استدلالها بیندیشد.
۱۸٫ تلاش برای جلب رضایت شاکی
اگر موکل پس از خاتمه تحقیقات به سراغ وکیل رفته و در دادسرا وکیل نداشته باشد یا اگر به واسطه خشم و ناراحتی وافر شاکی از موکل، اقدامات وکیل در مرحله دادسرا برای مصالحه دادن طرفین بدون نتیجه مانده باشد، کماکان وکیل در مرحله تحقیقات تلاش میکند تا با استفاده از روشهای مختلف و با کمک گرفتن از خود متهم، اقوام، خویشان و ریشسفیدان، شاکی را منعطف نموده و رضایت او را جلب نماید. البته شاید نتوان جلب رضایت شاکی را اصولاً از تکالیف و تعهدات وکیل دانست، اما به نظر میرسد یک وکیل خوب، موکل را چون خویشان خود تلقی کرده و تلاش میکند تا با استفاده از روشهای جانبی و راهنماییهای مناسب که از اشراف به قوانین و تجربههای سابق او حاصل میشود، شرایط جانبی را نیز به نفع موکل تغییر داده و از این طریق نیز، منفعت موکل را تأمین کند.
۱۹٫ دفاع شکلی از حقوق متهم
در فرایند رسیدگی به پروندههای کیفری، تصمیمات قضایی و اداری متعددی از سوی مقامهای قضایی و پرسنل اداری و ضابطین قضایی گرفته میشود. اشتباه در تصمیمات قضایی یا اداری، گاهی ممکن است حقوق مهمی از متهم را ضایع نموده و او را در شرایط غیرعادلانهای قرار دهد. وکیل خوب با آگاهی و تسلط بر قوانین و مقررات شکلی رسیدگیهای کیفری، نظارت مناسبی به رعایت حقوق متهم داشته و بر رفتار مأمورین و مسئولین مربوطه، نظارت نموده و با تذکرهای به موقع و به جا، به احقاق تمام حقوق متهم کمک میکند.
۲۰٫ اعتراض به رأی یا قرار دادگاه
دادگاه در مقام رسیدگی به پرونده متهم، ممکن است به صدور «رأی» یا «قرار» اقدام کند. در صورتی که قرار صادره از دادگاه، برخلاف حقوق موکل بوده و یا رأی دادگاه بدوی بر محکومیت متهم باشد، وکیل باید وفق قانون به تصمیم یا حکم صادره اعتراض و از آن، نزد مرجع بالاتر، تجدیدنظرخواهی کند.
فاز چهارم- دفاع از متهم در مرحله واخواهی
رسیدگی دادگاه به اتهامات متهم گاهی به شکل حضوری و گاهی در غیاب متهم خواهد بود. در صورتی که رأی دادگاه به شکل غیابی صادر شده باشد، متهم میتواند از دادگاه بخواهد تا در مرحلهی واخواهی (که به جایگزینی مرحله رسیدگی بدوی است که او در آن فرصت حضور نداشته است) مجدداً به اتهامات او رسیدگی شده و دفاعیات او شنیده شود. در صورتی که متهم برای خود وکیلی را استخدام نموده باشد، وکیل او تکالیف و تعهداتی که در مرحله رسیدگی بدوی اعلام شد را در این مرحله نیز انجام خواهد داد و اقدامات مزبور را برای دفاع از حقوق متهم به انجام میرساند.
فاز پنجم- پیگیری حقوق متهم در مرحله تجدیدنظر یا فرجامخواهی
اگر موکل پس از سپری کردن مرحله تحقیقات در دادسرا و محکومیت در مرحله رسیدگی بدوی از وکیل کمک گرفته یا وکیل علیرغم تلاش خود، نتوانسته باشد حکم مناسبی از مرجع رسیدگی دریافت کند، با اعتراض وکیل به رأی دادگاه، بنا بر اندازه و اهمیت اتهامات موکل، پرونده به دادگاه کیفری یک یا دیوان عالی کشور یا مرجع رسیدگی تجدیدنظر ارسال میشود. در این مرحله از رسیدگی نیز وکیل موظف است با اقداماتی چون نگارش لایحه، ملاقات با قضات، حضور در جلسه رسیدگی، انجام دفاعیات شفاهی و کتبی، نظارت بر سیر پرونده و در صورت لزوم، اعلام ایراد به اقدامات مسئولین قضایی، تلاش برای یافتن اسناد و مدارک جدید، تلاش برای جلب رضایت از شاکی و غیره، تمام تلاش خود برای تبرئه شدن یا کاهش مجازات متهم را به کار گیرد.
فاز ششم- پیگیری حقوق متهم در مرحله اعاده دادرسی
اگرچه اصولاً رسیدگی به اتهامات پس از صدور رأی در مرحله تجدیدنظر یا فرجامخواهی تمام میشود، اما اعاده دادرسی به عنوان یک راه استثنائی، در شرایط خاصی قابل درخواست بوده و یک مرحله دیگر را به رسیدگیهای قضایی اضافه میکند. اگر شرایط مشخصی که در قانون آیین دادرسی کیفری به آن اشاره شده است محقق شود، وکیل باید برای دفاع از حقوق متهم و تلاش برای شکستن حکم قطعی شدهی او، اقدام به اعاده دادرسی نماید. در چنین شرایطی، بسیاری از اقداماتی که در مراحل قبل طرح گردیده بود باید مجدداً انجام شده و حقوق متهم با استفاده از دانش و تخصص حقوقی، مورد رعایت قرار گیرد.
فاز هفتم- نظارت بر رعایت حقوق موکل در اجرای حکم
اگر متهم به هر دلیلی نتواند از اتهامات وارد شده برائت بجوید، حکم صادر شده بر علیه او اجرا خواهد شد. گاهی مجرمین تصور میکنند خدمات وکیل تا پیش از صدور حکم بوده و پس از صدور حکم، وکیل نمیتواند کمکی را به آنها ارائه نماید. بر خلاف تصور مزبور، وکیل میتواند خدمات مؤثری را در دفاع از حقوق موکل در مرحله اجرای حکم نیز ارائه داده و مباحثی چون عفو، آزادی مشروط، رعایت دقیق میزان مجازات، توقیف مجازات و غیره را پیگیری نماید.