
توضیحاتی در مورد اقدامات وکیل امور ملکی
در این مقاله با برخی از اقدامات وکیل امور ملکی آشنا می شوید. وکیل امور ملکی در هنگام خرید و فروش ملک باید اقداماتی را برای موکل خود انجام دهد، تا وی بتواند بدون اینکه مشکل قانونی در پروسه خرید و فروش به وجود آید، ملکی را خریداری کند. وکیل امور ملکی معمولا باید به عضویت کانون وکلای دادگستری در آمده باشد. در غیر این صورت ممکن است برای اجرای اقدامات مختلف به مشکل بر بخورد. بدین ترتیب همیشه باید از وکیل پایه یک دادگستری برای انجام امور ملکی استفاده کرد.
وکیل امور ملکی از اولین مراحل معامله باید به همراه موکل خود در پرونده جلو برود، یعنی از شروع نوشتن مبایعه نامه باید از وکیل استفاده کرده تا بتوان مبایعه نامه را به بهترین شکل ممکن تنظیم کرد. مبایعه نامه باید به گونه ای تنظیم شود که هیچ گونه مشکلی برای خریدار و فروشنده به وجود نیاید. بدین ترتیب داشتن تخصص برای وکیل امور ملکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشد. وکیل امور ملکی باید با قوانین مختلف جهت خرید، فروش، رهن یا اجاره هر گونه ملک تجاری، مسکونی و یا اداری آشنایی کامل داشته باشد. در غیر این صورت ممکن است در پرونده های مختلف، با مشکلاتی مواجه شود.
برخی از اقدامات وکیل امور ملکی در هنگام تنظیم مبایعه نامه
یکی از مهمترین مراحل هر معامله در زمینه املاک، تنظیم کردن مبایعه نامه می باشد. مبایعه نامه به توافق و قرارداد برای خرید و فروش ملک اطلاق می شود. معمولا اگر مبایعه نامه توسط افراد زبده و کار بلد تنظیم نشده باشد، ممکن است مشکلات بسیار گسترده ای را به همراه داشته باشد. بدین ترتیب معمولا اغلب افراد بر روی نوشتن و تنظیم مبایعه نامه حساس بوده و از وکیل امور ملکی در هنگام تنظیم کردن مبایعه نامه استفاده می شود.
وکیل امور ملکی باید این تجربه را داشته باشد که چه مواردی باید در مبایعه نامه ذکر شوند، تا در ادامه کار مشکل قانونی در معامله به وجود نیاید. وکیل امور ملکی باید نحوه پرداخت و مدت زمان انتقال سند به نام خریدار را تعیین نماید. بدین ترتیب پرداخت ها طبق نکاتی که در مبایعه نامه آورده در موعد مقرر انجام شده و در مهلت تعیین شده نیز فروشنده موظف به انتقال سند به نام خریدار می باشد. همه نکات باید به صورت اصولی در قولنامه نوشته شده تا بتوان خرید و یا فروش ملک مورد نظر را با اطمینان خاطر بیشتری انجام داد.
نقش وکیل امور ملکی در زمانی که یکی از طرفین معامله به وعده خود عمل نکند
یکی از موضوعاتی که در معاملات ملکی به وفور یافت می شود، بد قولی ها و خلاف وعده عمل کردن برخی از افراد می باشد. در این موارد طرف مقابل باید همه امور را به وکیل امور ملکی بپردازد. زیرا ممکن است خودش نتواند اقدامات لازم را در موعد مناسب انجام بدهد. بدین ترتیب نیاز است در هنگامی خلف وعده ای از طرف مقابل مشاهده نموده، مراتب را به وکیل امور ملکی گزارش داده و کار رسیدگی به آن را نیز بر عهده وکیل گذاشت.
معمولا وکیل امور ملکی می تواند بلافاصله پس از مشاهده کردن موضوعی مانند عمل نکردن یکی از طرفین به وعده هایش، مانند اینکه فروشنده ملک را تخلیه نکرده و یا خریدار پول را در موعد مقرر پرداخت نکرده باشد، می تواند دعوای الزام به ایفای تعهد را تنظیم کنید. بدین ترتیب در صورتی که فردی به هر علتی به وعده خود که در مبایعه نامه قید کرده است عمل نکند، با وی برخورد قانونی شده و از طریق مراجع قانونی ملزم به انجام وظیفه خود طبق مبایعه نامه می شود.

نقش وکیل امور ملکی در هنگامی که فروشنده برای انتقال سند به نام خریدار کوتاهی بکند
یکی از مشکلاتی که ممکن است در معاملات ملکی به وجود بیاید، عدم انجام به موقع اقدام برای انتقال سند به نام خریدار می باشد. چنانچه فروشنده مرتکب چنین اقدامی بشود، خریدار می تواند از طریق مراجع قانونی طرح دعوی نماید. اما وکیل امور ملکی باید در این امر خریدار را همراهی کرده تا به لحاظ قانونی با مشکلی مواجه نشود. زیرا طرح دعوی نیاز به داشتن یک سری اطلاعات حقوقی بوده که در اغلب مواقع این اطلاعات را فقط وکیل داشته و سایر افراد از آن بی خبرند.
گواهی عدم حضور در مسیر الزام به تنظیم سند عنوان طرح شکایتی بوده که در چنین مواقعی باید برای آن اقدام شود. برای اجرای بهتر این شکایت نامه باید از وکیل امور ملکی استفاده شود. زیرا نکات بسیار ریزی در این نمونه از شکایت ها وجود دارد. برای مثال در صورتی که خسارتی برای تاخیر در اجرای انتقال سند تعیین شده باشد، باید در صورتی که مقداری از پول ملک نزد خریدار بوده، آمادگی خود برای پرداخت آن را به صورت قانونی ارائه کرد. در غیر این صورت هیچ گونه جریمه ای شامل حال فروشنده نمی شود. زیرا انتقال سند به زمان پرداخت الباقی ثمن موکول می شود.
نقش وکیل امور ملکی در فسخ یا ابطال مبایعه نامه
در هنگام تنظیم مبایعه نامه ممکن است شروطی تعیین شود، که این شروط در صورتی که تحقق یابند، معامله صحیح بوده و در صورتی که این شروط محقق نشوند، می توان معامله را فسخ کرد. بدین ترتیب از طریق وکیل امور ملکی می توان اقدامات لازم برای فسخ مبایعه نامه را انجام داد. در غیر این صورت ممکن است مشکلات حقوقی به وجود آمده مشکلات بسیار زیادی را به وجود بیاورد. بدین ترتیب اقدام برای فسخ قرارداد و همچنین استرداد مبیع توسط وکیل امور ملکی باید انجام شود.
نتیجه گیری
با توجه به توضیحاتی که ارائه شده است، می توان متوجه شد که می توان از بروز مشکلات حقوقی در انجام معاملات ملکی به راحتی جلوگیری کرد. البته در صورتی که از یک وکیل امور ملکی متخصص در این امر استفاده شود. زیرا وکیل امور ملکی از همه قوانین و مقررات آگاه بوده و نمی تواند از انجام قوانین سر پیچی کند. بدین ترتیب در هر مرحله ای می تواند بهترین تصمیم را گرفته و این امر باعث می شود تا بتواند امور مختلف مربوط به انجام معاملات ملکی را به بهترین شکل ممکن انجام بدهد. بدین ترتیب در معاملات ملکی، وجود وکیل مناسب و کاردان، بسیار لازم و ضروری می باشد.
سلام زمین منسوب به پدرم درسال۹۵توسط شرکت جهادنصر تسطیح وزهکش تحویل به شرکت شددرمعیت خودم ونماینده کشاورزان ومجاورین ومطلعین ونقشه بردار شرکت زمین مساحی شده ونقشه وابعادوصورتجلسه امضاء شدومورخ۱. ۴. ۹۷ شرکت زمین تحویل دادن بصورت تیکه ۱۰ هکتاری برای دو یاسه نفرهنگام تحویل زمین توسط مجاورین تصرف شدمن بارجوع به شورای حل اختلاف ورسیدگی وحاضر نشدن در شوار حاضر بشن باصدور حکم به دادگاه معرفی شدم ودرخواست تصرف عدوانی ارائه دادم وبه بازپرسی شعبه۲ معرفی شدم درجلسه اول بازپرس دستور کارشناس باهزینه من داد و دستور استعلام ازثبت اسناد روی سند که به مرحوم پدرم داد برای جواب نظریه کارشناسی جوام استعلام ثبت که سنددرسال۷۷ به اسم شخصی بصورت قطعی منتقل شده وبااذن ازبازپرس به صاحب سند رفتم چون نقا وانتقال سند زمانبر هست بصورت وکالت تام الختیار خرید کردم وصدور نظریه کارشناس زمین درپلاک۷۷ میباشد مطابق پلاک سند ماهست وطرفین بارائه ۳ فقره سند درپلاکهای ۷۴و۵۴و۷۴ میباشد که طبق نقشه منابع واستعلام جهادکشاورزی زمین متعلق به ماهست طبق اعتراض به هیئت۳نفره موکل شد وهمچنین جواب طبق همان نظریه میباشدو شرکت رافصل الختاب خوانده بادستور بازپرس ازشرکت استعلام که زمین متعلق به چه کسی ونقشه وتمام مدارک طرفین ارائه شود اولین دستور برای شرکت مورخ ۸. ۱۰. ۹۷ میباشد ودرتاریخ ۲۰. ۲. ۹۸ جواب ارسال شد ودران ذکر شده که من هیچ زمین تحویل شرکت ندادم وندارم ودرتاریخ ۱۸. ۳. ۹۸ به دستور بازپرس ۴نفر که مجاور ومطلع در صورتجلسه شهادت دادن رابه دادگاه احضار کرد وشهادت دادن که زمین متعلق به ما هست وبه دستور بازپرس در تاریخ ۲۴. ۴. ۹۸ جلسه ختم دادرسی طرفین حاضر شوید وطبق اظهارات ومعیت خودم ازپرس اعلان کرد که زمین متعلق به من هست وطرفین امضاء کردیم وگفت ۳روز دیگر ابلاغ میشوید همان روز بعداز ختم جلسه وبعدازیک ساعت برگه استعلام ازسند خودم رادستور داده و۲۵. ۴. ۹۸ جواب استعلام بصورت دستی به دادگاه رسیده ودر آن ذکر شده که درتاریخ ۷۹ سندبصورت قطعی به سازمان منتقل شده ودر ۲۶. ۴. قرارنهایی صادر شده که عدم مالکیت طبق استعلام طبق ماده ۶۹۰تصرف عدوانی ازجرایم قابل گذشت طبق ماده۱۲ بدلیل عدم مالکیت شاکی خصوصی محسوب نمیشوی طبق ماده ۱۲ مندرج درماده۱۰۴ قانون وبندپ ماده ۳۸۹ قانون قرار موقوفی منع تعقب صادر وپس از تاییددادستان توسط شاکی قابل اعتراض میباشددرضمن ازاول اقامه دعوی تا ۲۳. ۲. ۹۸ تعداد ۴بار استعلام از ثبت اسناد شدوهیچ مشکلی نداشت